در انتظار فردا

آینده‌ای که منتظرش بودم، تا حد زیادی نزدیک شده ...... و من با خودم فکر می‌کنم به اون سیاهی که فکر می‌کردم نبود، بلکه نقره‌اییه!

در انتظار فردا

آینده‌ای که منتظرش بودم، تا حد زیادی نزدیک شده ...... و من با خودم فکر می‌کنم به اون سیاهی که فکر می‌کردم نبود، بلکه نقره‌اییه!

دختر ... روز ملی دختران! و واقعیتی نه چندان پنهان!!

پروردگار

 

سلام!‌وقت بخیر

میلاد حضرت فاطمه معصومه و روز ملی دختران مبارک! این روز باید شاد بود ..... اما ترجیح میدوم بجای شادی الکی و دل خنک بی‌فایده کمی غمگین باشیم و فکری بحال وضع و حال و روزمون بکنیم، شاید که سبب شد در آینده دیگه شاهد روح‌های دردمند دختران نباشیم

راستش من چیزی در مورد جرم مشهود نمی‌دونم و تا بحال هم این کلمه رو در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر نشنیده بودم ..... فقه هم که خوندیم چیزی از این کلمه نگفته بود!!

http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-1015470&Lang=P با دیدن این لینک چندین و چند سئوال توی ذهنم مرور شد ..... خاطرات تلخی از گذشته، دردهای و زخم‌ّ‌هایی که معمولا روش ناخن کشیده میشه و شخصیتی که از زن و یا دختر توی جامعه‌ای متاسفانه تحت اسم متعالی نامگذاری شده و هیچ چیزیش به اسلام نرفته!!

چه فرقی می‌کنه!؟ ایران، عربستان، کویت، امارت!!! واقعا چه فرقی می‌کنه!؟

تنها تفاوتش توی نوع بروز رفتاره!! توهین و تخریب شخصیتی و آزار روحی و روانیش هیچ فرقی نمی‌کنه!‌ از دید من، چه توی تاکسی ناخواسته لمس شی، چه توی خیابون متلک‌های نابهنجار بشنوی، چه مستقیما خرید و فروش بشی و یا اینکه وادارت کنن خودت تنت رو بفروشی، هیچ فرقی با هم نمی‌کنن ..... همه اینا نشان دهنده ذات دردمند مردها و خواهش‌ها و ناهنجاری‌های روحی و روانی ‌اونا و فقر شخصیتی و دینی و فرهنگی جامعه‌اس!!

دردم از اینه که هیچ دختری صداش در نمیاد وقتی این اتفاق‌ها می‌افته!! دردم از اینه که هیچ عکس‌العملی نشون داده نمیشه و اگر هم نشون داده بشه همه میگن یه کاری کرده که اینطور شده!! حتما خودش یه مشکلی داشته!! دردم از اینه که فیلم‌هایی که آبروی مردم رو به بازی می‌گیرند و پر از صحنه‌ّای تهوع‌آور و شنیع هست بطور جنون‌آمیزی دست به دست، گوشی به گوشی می‌چرخه تا این عطش و استسقای درمان نشدنی این قوم دین و شخصیت و روح به یغما رفته رو کمی فرو نشاند!!

دردم از اینه که پدران و برادران و همسران ما هم از مشتریان این بازار بی‌حیایی‌اند! دردم از اینه که هیچ کسی خودش رو حتی برای یک لحظه جای اون آدمی که داره چوب حراج به آبروش می زنه، نمیزاره!! دردم از اینه که هیچ ماده قانونی وجود نداره براش! دردم از اینه که یکی از بزرگترین اعمال زشت و قبیح دین ما ریختن آبروی فردیه! دردم از اینه که توی اسلام طوری رفتار شده و برنامه ریزی شده که افراد حتی نباید بگن مرتکب چه گناهی شدن! و وجه تمایز اسلام و مسحیت هم در همینه ..... اسلام روح عزت نفس و کرامت رو پرورش میده و مسحیت از طریق اعتراف گرفتن و رنج و ریاضت می‌خواد به رهایی برسونه انسان رو! دردم از اینه که این دین رو چیکار دارن می‌کنن!!‌دردم از اینه که داد می‌کشیم مسلمونیم!! دردم از اینه که وقتی این چیزها رو می‌بینن چجوری روشون میشه شب بیان خونه و تعریف هم بکنن برای زن و بچه‌اشون!!؟؟!؟ دردم از اینه که توصیه می‌کنن که این دختر حتما کار بدی کرده که اینجوری شده، شماها اینجوری برین و اینجوری بیان که گربه شاخت نزنه!!

دردم از اینه که تا حالا چندبار ما دخترا، در برابر تعرضات مختلفی، از انواع مختلف، چه شخصیتی، چه جسمی و چه جنسی، که بهمون شده ایستادیم و مقابله و برخورد کردیم و کار رو به مراجع قانونی کشوندیم!؟ اگه چندبار این عمل صورت می‌گرفت، هیچ وقت دیگه هیچ خانومی برای اینکه صندلی جلوی تاکسی بشینه حرص نمی‌زد و یا اینکه هیچ خانومی استرس و اضطراب نداشت از اینکه ناخواسته لمس بشه و یا بازوش به این یا اون بخوره یا این آقا خودشو جمع نمیکنه وقتی میشینه یا اون انگار نه انگار که سه نفر نشستن تو تاکسی و گویی خودش تنهاست!!

هیچ وقت ما نخواستیم حقیقتا پیشرفت کنیم و متاسفانه اینقدر از تفکر به دوریم که با ۴ تا قلم آرایش و مانتوی تنگ و کوتاه پوشیدن و انداختن روسری از سر تو ماشین و یا خیابون و بی‌حیا و بی‌حجاب بودن توی خودمون و حرفای باز زدن، خیال کردیم به جایی رسیدیم و جایی رو گرفتیم و پیشرفت کردیم و الانه که زنها و دخترای ممل غربی هم جلو بزنیم!! درد اینه ..... چشمامونو باز کنیم و ببینیم کجای این کره خاکی ما زن‌ها و دخترها شخصیتی مستقل و سالم و روانی بی‌دغدغه و بی‌استرس داریم؟؟ ببینیم باید چیکار کنیم که از گیر این داغ ننگ نداشته رها شیم؟ باید چگونه به کمال برسیم، با آرایش و تظاهر به مظاهر دنیای مدرنیته و یا تفکر و تحصیل علم جهت ارتقای روحی و روانی و اجتماعی؟ چرا ما از لحاظ شخصیتی هنوز بقدری پیشرفت نکردیم که برای حق از دست رفتمون و وقتی تعرضی صورت می‌گیره صدامونو خفته می‌کنیم و خشم و تنفر درونمون رو توی قلبمون نگه‌میداریم که نکنه انگ بدنامی و تهمت بهمون بزنن!! اگه دفاع از شخصیت و حریم من ننگ و بدنامیه، ترجیح میدم همیشه نه فقط تو ایران، توی کل جهان بدنام و ننگین باشم تااینکه اجازه بدم کسی به تمامیت وجودی من، به شخصیت و حریم من توهین کنه و اونو نادیده بگیره!! من از امروز به نام تمام دخترایی این کره خاکی که قربانی این حیا و ترس شدن قسم می‌خورم که از کسانیکه سبب بوجود آوردن چینین تفکری شدن نباشم و برخورد کنم با چنین رفتارهایی ...... انشاءالله خدا این توان رو به من بده و انشاءالله بقدری پیشرفت کنیم که برای وجود داشتن احتیاجی به ابراز وجود و تظاهر به مظاهر تمدن و مدرنیته نداشته باشیم!

آمین!

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
محمدهادی دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:48 ب.ظ http://aasansor.persianblog.com

اجازه ما دست شماست و اجازه شما دست خدا!زیبابودممنون!

عسل رز سه‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:17 ق.ظ http://asaleroz.blogsky.com

سلام
چرا کف کردی؟
خیلی عجیب بود
خوشحال نیستی؟

عسل رز چهارشنبه 23 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:12 ق.ظ

سسسسسسسسسلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد