در انتظار فردا

آینده‌ای که منتظرش بودم، تا حد زیادی نزدیک شده ...... و من با خودم فکر می‌کنم به اون سیاهی که فکر می‌کردم نبود، بلکه نقره‌اییه!

در انتظار فردا

آینده‌ای که منتظرش بودم، تا حد زیادی نزدیک شده ...... و من با خودم فکر می‌کنم به اون سیاهی که فکر می‌کردم نبود، بلکه نقره‌اییه!

یه سئوال

پروردگار

 

 

یه سئوال توی سرم می‌چرخه ..... چند روزه که هی این سئوال رو از خودم می‌پرسم و هنوز نتونستم جوابی بهش بدم .... لطفا شما بگین جواب چیه و کمکم کنین!

آقا تازه از راه رسیدن و شاد و شنگول وارد منزل می‌شن و خانوم بهشوم خوش‌آمدی گفته و میان که کیف رو ازشون بگیرن که بوی ادکلن زنانه رو حس می‌کنن! [خوب اداره‌اس دیگه، خانوم‌ها هستن، حتما ماله همکارا بوده! بی‌خیال بنده خدا خستس خیلی] یه نگاه دیگه به آقا می‌اندازه و تعجب می‌کنن! آقا از سر مهربانی و دل‌انگیزی صورتشون میارن جلو که گونه همسر مهربانشونو ببوسن که خانوم باقی‌مانده آثار رژی پاک شده رو روی گردن آقا می‌بینن .....

حالا سئوال: الان خانوم باید چه عکس‌العملی نشون بدن!؟

خانوم قصه‌ ما شوکه شدن. هنوز نمی‌دونن باید چیکار کنن ..... گیج و منگ موندن و نمی‌تونن رفتار درستی رو اتخاذ کننبیایید یه کمی حیطه این سئوال گسترده‌تر کنیم، حیطه رو به هر رفتار شبهه ‌آمیزی از قبیل فیلم و عکس و خندیدن با این و اونو و نمی‌دونم هر چیزی که شرع خط قرمز کشیده براش تعمیم بدیم! شما کمک کنین، شاید این سئوال خیلی از ما خانوما باشه که در برابر این رفتارها چه نوع احساسی درسته و دقیقا باید چیکار کنیم؟ گرچه احساس می‌کنم حساسیت آقایون خیلی کم شده و به طبع اون حساسیت خانوما هم واقعا پایین اومده! دیگه اینقدر عادی شده این چیزا که خانوادگی میشنن نگاه می‌کنن

خوب حالا نوبت شماست! بسم‌الله!

 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
لیلا سه‌شنبه 18 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:46 ق.ظ http://yassefid.blogsky.com

سلام منظورت از تبادل چیه

عسل رز چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:15 ق.ظ

سلام
ممنوم از حضور شما
به علت مشکلات سفرنامه ندارم تا اطلاع بعدی

عسل رز چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:31 ب.ظ

سلام
به نظر شما شیرینی زندگی چیه؟اگه بیایی بهت میگم

پروردگار


سلام! وقت بخیر:)

نمی‌دونم ..... شاید امید به خوب بودن و لحظات کوتاهی که آدم ممکنه احساس خوشبختی کنه و شاید هم اینکه بزرگ میشه و به سمت کامل شدن حرکت می‌کنه! شاید هم این احساس که آدم فکر می‌کنه داره به کسی کمک می‌کنه .... نمی‌دونم!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد