آیندهای که منتظرش بودم، تا حد زیادی نزدیک شده ...... و من با خودم فکر میکنم به اون سیاهی که فکر میکردم نبود، بلکه نقرهاییه!
درباره من
اهل تهرانم! روزگارم بد نیست .... میخورم نان پدرُ میروم بر سرکار! کارمان حرافی ست! کاغذ یک تومنی را ۱۰۰ تا؛ میکنیم بار شما! میفروشیم به همه.... برنامهء جعلی!
شعر قشنگه؛ اما هیچکسی مثل حافظ نمیشه؛ هیچ شعری شاخه نباتش؛ هیچ چیزی عرفانش!
ادامه...
سلام
خانوم ابرو لنگه به لنگه حالتون چطوره
اخه دختر تحصیلکرده ای مثل شما که ابروهای قشنگش را به دست هر کسی نمیسپاره
سلام رفیق
به روز شدم
سلام..دقیقا همیشه..گاهی کورم هستن..اما همهشون شفا نمیگیرن..مرسی اومدی وبلاگم..آپم بازم بیا