در انتظار فردا

آینده‌ای که منتظرش بودم، تا حد زیادی نزدیک شده ...... و من با خودم فکر می‌کنم به اون سیاهی که فکر می‌کردم نبود، بلکه نقره‌اییه!

در انتظار فردا

آینده‌ای که منتظرش بودم، تا حد زیادی نزدیک شده ...... و من با خودم فکر می‌کنم به اون سیاهی که فکر می‌کردم نبود، بلکه نقره‌اییه!

من تعطیلم .... تاریکم

پروردگار

 

 

سلام به خودم شاید کمی از این تنهایی بتونم دردم بیارم

خوبم شیلای من؟

تاریکم ..... تعطیلم!

این ره که می‌رویم به ترکستان است ....

انگار بایستی اینجوری بشه

هر چقدر هم مبارزه کنیم یا صبر یا اینکه بخواهم چیزه دیگه‌ای باشه انگار نمی‌شه!

ولی مگه ممکنه؟

شاید کامران نشه ..... شاید برای کامران نشه ...... اما مگه دنیا به آخر می‌رسه؟

نه!

دنیا یعنی من! و من یعنی دنیا!

پس دستت رو بده به من و از این تاریکی بیا بیرون!

فراموشی نعمتی بزرگ بود که به تو داده شده بود!

اگه نمی‌تونی ببخشی، فراموش کن!

شاید قلبت دوباره روشن شه!

شاید دوباره پرده‌های تاریک کنار رفتن و نوری درون قلبت درخشیدن گرفت

تو برای تاریک بودن آفریده نشدی من من!

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر

وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.iranmaxim.blogsky.com
ثبت نام در جایزه 800 دلاری و 3000 دلاری
http://www.clickwoman.blogsky.com
زنان کلیکی
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد