در انتظار فردا

آینده‌ای که منتظرش بودم، تا حد زیادی نزدیک شده ...... و من با خودم فکر می‌کنم به اون سیاهی که فکر می‌کردم نبود، بلکه نقره‌اییه!

در انتظار فردا

آینده‌ای که منتظرش بودم، تا حد زیادی نزدیک شده ...... و من با خودم فکر می‌کنم به اون سیاهی که فکر می‌کردم نبود، بلکه نقره‌اییه!

دلم می‌خواد ....

پروردگار

 

 

دلم یه بغل پر از احساس می‌خواد

دلم یه آغوش دلپذیر می‌خواد، آغوشی که تقلبی نباشه و مصنوعی نخواد سرم رو گول بماله!

دلم قلب می‌خواد .... یه قلبی که صداش رو بشنوم و احساسش کنم! دیگه حتی قلب خودمم احساس نمی‌کنم!

دلم محبت واقعی می‌خواد .... محبتی که ما بکنیم

دلم ناز کردن می‌خواد .....

دلم نازکش می‌خواد .....

اینکه حتی برای چند دقیقه، کمی نازم خریدار داشته باشه ......

دلم موجود بدی شده ..... هر چی بیشتر زوج‌ها رو می‌بینم دلم بیشتر عشق می‌خواد! دلم بد شده و هوس عشق کرده!

دلم هیچوقت آدم نمیشه ..... حتی با حوزه رفتن و تلاش برای آدم بودن!!!

دلم یه کامران همسر می‌خواد ....

دلم عشق کامران می‌خواد ....

دلم می‌خواد قلبم براش تاپ تاپ کنه .....

دلم می‌خواد .....

دلم ....

می‌خواد ....

 

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
ساحل جمعه 8 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:28 ب.ظ

تنها نیستی و خیلی ها دیشون همدم میخواد. منم دلم هم دم میخواست عشق میخواست که ازدواج کردم ولی جز سکوت چیزی نصیبم نشد.برا همین هم همه چیزو رها کردم و اومدم بیرون. حالا همه میگن زیادی خواستم .همه میگن حماقت کردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد